نام:
سارا
نام خانوادگی:
خیری فردنژاد
ایمیل:
وب سایت:
به نام او که قلب را برای به عشق تپیدن آفرید.
سارا خیری فرد نژاد هستم. متولد تهران، به تاریخ سوم اردیبهشت سال ۱۳۶۸ فارق تحصیل رشتهی گرافیک.
اواخر سال ۹۳ زندگی مشترکم رو شروع کردم و در حال حاضر یک دختر کوچولوی شش ساله دارم.
من خودم رو یک دخترک کمحرف و خلوت گزینی به یاد میارم که هروقت به هنری علاقمند شد سرکی داخلش کشید. از نقاشی و نگارگری تا ساز و عکاسی و ...
نویسندگی برای من از خاطره نویسیهای دوران بلوغ شروع شد. خوب به خاطر دارم اولین رمانی که دست گرفتم دالان بهشت خانم صفوی بود که به پیشنهاد برادرم شروعش کردم و انگیزهای برای جدیتر قلم دست گرفتن و شروع داستان نویسی خودم شد. اولین قصهای که خلق کردم و به سرانجام رساندم رمان عاشقانهی مرداب عشق بود که سال اول دانشگاه شهامت پیدا کردم به همکلاسی که از قضا ایشون هم دستی به قلم داشت ابراز وجود کنم. و اینچنین شد که دوستی بین من و زهرا جان غنیآبادی با رد و بد شدن این دفترهای قصه عمیقتر شد.
از بین چندین قصههایی که خلق کردم و به سرانجام رسوندم رمان مرداب عشق، بعد از اون رمان میراث عشق، سومین قصهای که توی ذهنم شکل گرفت پروانگی احساسم بود. بعد از اینها در آغوشت پناهم ده، رو شروع کردم که سرآغاز همکاری بین من و نشر علی شد. ماهیهای بدون پولک قصهی بعدی من بود و در حال حاضر رمان گجستگی رو در دست دارم.
بزرگترین انگیزهی من از نوشتن و خلق شخصیتهای مختلف، به جز لذت شخصی، برمیگرده به جملهای که در تلاشم توی هر رکن زندگیم به کار بگیرم و بهش عمل کنم. و اون جمله این هست:
«سوگند به قلم که نویسندگی را برگزیدم تا زندگی را هزار باره از نو بنویسم»
ما در قالب انسان فقط یک بار فرصت زندگی داریم اما هر شخصی که خلق اثر بلد باشد به عنوان مثال یک نویسنده ، هزاران بار همچین فرصتی رو تجربه میکند.
به شخصه معتقدم شروع تازه، لذت بخشترین تجربهای هست که خداوند برای مخلوقش قائل شده و خلق هر داستان برای من دقیقا مفهوم همین شروع مجدد و نو هست که میتونم بارها و بارها جای هزاران نفر زندگی کنم، عاشق بشم ، تصمیمهای درست و غلط بگیرم و این لذت رو به هرآنکه به خوندن علاقه داره هدیه کنم.
در آخر آرزو دارم در این عرصه با خلق هر داستان حرف جدیدی برای گفتن داشته باشم. یا حق